اگر به شهر من آمدی، ای مهربان، چراغ نیاور! اینجا چراغ دل مردمش روشنیبخش جادههای مهمانپذیر است و اطمينان دارم تماشای طبیعتش را به مهیجترین فیلمهای اسکوپ رنگی ترجیح خواهی داد که دست طبیعت در این گوشه دنج چنان حوصلهای به خرج داده که خلایق را انگشت به دندان کرده است.
زیست بوم/عبدالجبار کاکایی*: درست در شیب دامنههای غربی زاگرس و در ادامه مسير جنگل بلوط و بُنه که ریشه در خاک و سنگ دوانیده، از تاج سنگی مانشت که میگذری، آرام بالهایت را جمع کن و با نیمنگاهی به حاشیه طوسیرنگ قلاقیران فرود بیا! اینجا ایلام است؛ گذرگاه بینالنهرین و جبال، قلمرو پادشاهان ماد، دیار شبانانی که قدیسوار زندگی کردند اما به رسالت نرسیدند و قرنهاست که بخشی از جغرافیای ایران بزرگاند. زمانی که اعراب بادیهنشین از جلولا و نهاوند به سمت خراسان بزرگ راه افتادند، مردان اقلیم کوهستان، گذرگاهها را بستند و اجازه ندادند فاتحان، پایشان به آن ناحیه برسد.
چینخوردگیها و بریدگیهای سنگهای ساکت و تلاطم رودخانههای در حال تکلم و ارتفاعات خورشیدپوش این تکه از زمین، «حصار مصائب» مردمی است که قرنها رنج تنهایی و غربت ایلاتی را به دوش کشیدهاند تا از گنجینه نفیس ناموس و شرف خود دفاع کنند. ایلام، نینواز سرنازن دهلکوبی است در اعماق کوهستانهای غرب کشور، با سفرههای گسترده نفت زیر پا و سفره طبيعت مهمانپذیر و رنگينش روی خاک که شرافتمندانه و صبور از فراوانی همه سالها و مالها به دسترنج خویش قانع شده است؛ مامن آزادگان و امامزادگان و پیرباباهای مهربان و گنج کتیبههای سنگی و یادنوشتهها و خشمنامههای پادشاهان ديوانه و صدفسنگهای فسیلی؛ ردی از دریایي موهوم و تاریخی که قرنها پیش موجزن و توفانی بوده و اکنون از آنهمه، تنها دلهايی دریایی به جا مانده، همچون جزیرههایی دور از هم.
اگر به شهر من آمدی، ای مهربان، چراغ نیاور! اینجا چراغ دل مردمش روشنیبخش جادههای مهمانپذیر است و اطمينان دارم تماشای طبیعتش را به مهیجترین فیلمهای اسکوپ رنگی ترجیح خواهی داد که دست طبیعت در این گوشه دنج چنان حوصلهای به خرج داده که خلایق را انگشت به دندان کرده است. نقاش روزگار با رشحه قلمش چنان بهشتی چکانیده که آدم و حوا در خواب حتی ندیدهاند.
* شاعر و ترانهسرا
زیست بوم...
ما را در سایت زیست بوم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : zistboom بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1396 ساعت: 16:09